برای جریان قوم موسای کلیم (ع) یک موفقیتهایی بود که خدای سبحان فرمود: «وَ ذَکّرهُمْ بِاَیامِالله»(1). به موسای کلیم فرمود: یک روزهایی است که خدای سبحان در آن روزها تجلی ویژه دارد و باعث موفقیت بنیاسرائیل مستضعف است و مایه سرنگونی فَراعنه. مردم را به آن ایامالله متذکر بکن تا اینها از صبور و صابربودن به صبار بودن برسند و کامیاب بشوند در پیروزی.
در جریان اسلام لیلهالقدر به منزله ایامُالله جریان موسای کلیم است که اگر کسی این لیلهالقدر را احیا کند، قرآن را احیا کند و ولایت را احیا کند، فرعونهای هر عصری هم سرنگون خواهند شد. دیگر نه ظلمی در عراق میبینیم، نه ستمی در افغانستان مشاهده میکنیم، نه خونریزی و خونخواری در فلسطین و نه در جاهای دیگر! به موسای کلیم فرمود: مردم را به ایامالله متذکر کن تا ستم بر افتد؛ به نبی ما هم فرمود: مردم را به لیلهالقدر متذکر کن تا ستم بر افتد. بنابراین این لیلهالقدر برای ما تعیینکننده است.
ما چون بر حقیم، باید به حقیقت متوسل بشویم. بیش از آن مقداری که ما به (آهن) تکیه داریم، به «آه» تکیه میکنیم. ما سلاحمان در استجابت ادعیهمان ناله و آه ماست که در دعای کمیل میخوانیم: وَ سِلاحُهُ البُکاء(2). خدایا! به ما گفتی مسلح بشو؛ سلاح ما اشک ماست و ما این اشک را در شبهای قدر تعبیه میکنیم؛ ذخیره میکنیم.
شما مستحضرید که یک ملت ضعیف و قلیل، «کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلیلَهٍ» اگر بخواهد «غَلَبَتْ فِئَهً کَثیرَهً» باید بِإذنِالله باشد. و خدای سبحان وقتی مردم عراق، افغانستان و فلسطین را نجات میدهد که شیعیان ایران با اشک از ذات أقدس إله، نصرت اینها را طلب بکنند. صرف تأسف و تأثر ظاهری اثری ندارد. همان بنیاسرائیلی که روزی از فرعون نجات پیدا کردند، امروز دارند کار فَراعنه را انجام میدهند!
خدای سبحانی که به آنها فرمود: ما به شما قدرت دادیم؛ «فَیَنظُرَ کِیفَ تَعمَلُونْ، لِنَنْظُرَ کِیفَ تَعمَلُونْ»(3) به مسلمانها هم میفرماید: اگر مسلح بشوید به سلاح اشک و آه و ناله و دعا، شما را هم موفق خواهیم کرد. بنابراین لیالی قدر برای ما تعیینکننده است. صرف آمرزش گناهان مردهها مطرح نیست. اینها یکی از زوایای فرعی لیلهالقدر است.
شرح صدر طلب کردن، ظهور ولیعصر(عج) را مسئلتکردن، گسترش فرهنگ اسلامی را خواستن، وفاق ملی را مطرح کردن، کینهها را از دل زدودن و صدها معارف و مَعالی دیگر در صدر خواستههای ماست؛ آمرزش گناهان هم جزو خواستههای ماست ولی عمده آن است که گناه رخت بربندد، نه گناه آمده آمرزیده شود! عمده آن است که از خدا بخواهیم که اهل معصیت نباشیم.
پینوشت:
(1) سوره ابراهیم/ آیه 5
(2) مفاتیح الجنان/ دعای کمیل
(3) بحار الأنوار/ جلد 65/صفحه62